فراخ سینگى و بردبارى دست‏افزار سرورى است و سالارى . [نهج البلاغه]
حسن آباد دامغان
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» عنایت امام زمان (عج) به سید محمد باقر تقوی حسن آبادی

مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید محمد باقر تقوی حسن آبادی فرزند مرحوم سید حسین در سال 1280 ه.ش در روستای حسن آباد به دنیا آمد. تا 15 سالگی پدر را  در امرار معاش خانواده کمک می نمود و وقتی که برای کار به مشهد رفت در یکی از مدارس آنجا به تحصیل مشغول گردید و12 سال در جوار امام علی بن موسی الرضا (ع)  برای یاد گیری علوم حوزوی  و تدریس  آن علوم الهی ترک وطن نمود و سرانجام  به دامغان آمد و بعد از ازدواج  به مشهد برگشت و 3 سال دیگر در آن شهر اقامت گزید. حضور حاج سید باقر تقوی در حوزه زمینه برای ورود بسیاری از عاشقان معارف اهل بیت (ع) را در آن منطقه فرا هم آورد.

داستان تشرف ایشان به خدمت امام عصر (عج)  و شفا یافتن بیماری ایشان با عنایت حضرت بقیۀ الله در مشهد اتفاق افتاد که باید تفصیل آن را در کتابهائی که در زمینه تشرفات نوشته شده ملاحظه نمود .[1]خلاصه آن تشرف که در زمان بیماری مرحوم سید باقر اتفاق افتاده و آن را برای مرحوم آیت الله شیخ مجتبی قزوینی نقل کرده است چنین است:

دکترها مرا مایوس کرده بودند،خدمت استادم حضرت آیت ا... میرزا مهدی اصفهانی غروی  رفتم و به ایشان شرح حالم را گفتم. معظم له دو زانو نشست و با قاطعیت عجیبی به من گفت: « تو مگر سید نیستی؟! چرا از اجدادت رفع کسالتت را نمی خواهی؟! چرا به محضر حضرت بقیت ا... الاعظم (ع)
نمی روی و از آن حضرت طلب حاجت نمی کنی؟ تو اگر مسلمان باشی، اگر سید باشی، اگر شیعه باشی، باید شفایت ار همین امروز، از حضرت بقیت ا... (عج) بگیری» گریه ام گرفت و از جا بلند شدم، مثل آنکه می خواهم به محضر حضرت بقیت ا... (عج) بروم. از این رو بدون انکه متوجه باشم، اشک می ریختم و با خود زمزمه می کردم و می گفتم: «یا حجت بن الحسن ادرکنی! » و به طرف صحن مقدس حضرت علی بن موسی الرضا (ع) می رفتم. صحن بسیار خلوت بود. تنها جمعیتی که در صحن دیده می شد، چند نفری بودند که با هم می رفتند و در پیشاپیش آنها سیدی بود که من نفهمیدم آن سید حضرت ولی عصر (عج) است. به ناگاه آن حضرت برگشتند و نگاهی با گوشه چشم به من کردند. عرق سردی بر بدنم نشست. ناگهان صحن مقدس را به حال عادی دیدم. دیگر از آن چند نفر خبری نبود. من بهت زده شدم، در این بین متوجه شدم که چیزی از آثار کسالت « سل » در من نیست .

ایشان در مشهد از محضر بزرگانی چون آیت الله العظمی میرزا مهدی اصفهانی  و آیت الله حاج شیخ مجتبی قزوینی و آیت الله شیخ کاظم دامغانی بهره ها برد و در سال 1312 ه.ش به دامغان مراجعت فرمود و به تبلیغ دین مبین اسلام مشغول گردید.  مرحوم تقوی از مراجع عظام حوزه علمیه نجف اشرف  و مشهد چون آیات عظام سید ابو الحسن اصفهانی، سید جمال گلپایگانی، سید محمود شاهرودی، میرزا حسین نائینی و میرزا مهدی اصفهانی اجازاتی در روایات و امور حسبیه دریافت نمود که نشان از جایگاه این عالم ربانی نزد زعمای حوزه داشت.

مرحوم تقوی از منبری های منحصر به فرد منطقه بوده  و هنوز طعم شیرین آن منابر بر ذائقه  عاشقان باقی است. تبحر ایشان در نقل احادیث و روایات، نقل تاریخ و گریز های مصیبت خوانی از ایشان یک واعظ فرهیخته و الهی ساخت. دانشنامه دامغان نوشته است :

«افرادی که از سخنرانی های پرشور او بهره بردند ، همچنان تحت تاثیر سخنان وی هستند. او ذوق اخباری داشت ولی مسلک اخباری ها را نمی پسندید. همچنین به مطالعه کتاب خصوصاً مجامع حدیثی مانند بحار الانوار، وسائل الشیعه و مستدرک الوسائل علاقه بسیار داشت.»[2] 

گاهی اوقات مرحوم تقوی در ماههای محرم و صفر، ماه مبارک رمضان و ایام فاطمیه به نوبت از روستا صلح آباد شروع و در روستاهای قاسم آباد، خورزان ، علیان ، فخرآباد ، فرات و حسن آباد به وظیفه تبلیغی خود می پرداخت ، این همت والای او هنوز در محافل دهان به دهان نقل می گردد.

از ایشان یک دختر و 8 پسر به جای مانده است که 2 تن از فرزندان در کسوت روحانیت و تبلیغ دین به نامهای سید موسی و سید جعفر بودند که در ادامه به زندگی آنان اشاره خواهد شد. همچنین یکی از نوه های مرحوم تقوی در حماسه 8 سال دفاع مقدس به شهادت رسید.

 سرانجام این خطیب توانا و سخنور دانشمند پس از 40 سال تبلیغ و ترویج شریعت محمدی و نشر معارف اهل بیت علیهم السلام مبتلا به سرطان لوز المعده شده و تحت عمل جراحی قرار گرفت و مدتی گرفتار این بیماری بود که در تاریخ 16/10/1346 مصادف با 5 شوال دار فانی را وداع گفت و طی یک تشییع جنازه با شکوه  توسط دوستان و عاشقان این عالم ملکوتی در تهران،  بدن ایشان در قسمت بالا سر  ابن بابویه به سمت غرب به خاک سپرده شد.

پس از فوت ایشان از سوی علما و بزرگان در تهران و دامغان مراسم هائی بر پا شد ، همچنین از سوی آیت الله شیخ کاظم دامغانی در مشهد مجلس یاد بودی بر گزار گردید


[1] ابطحی،سیدحسن/ملاقات با امام زمان/ج1/ص43

  دانشکده باقر العلوم/ گلشن ابرار/ج3/ صص370-369

 رحیمیان فردوسی/  متاله  قرآنی/صص240-239

 شاهچراغی ، سیدسعید/ مقاله "مرحوم سید محمد بافر دامغانی  وشفا یافتن به عنایت امام زمان/ هفته نامه کویر/ شماره 376    

[2] دانشنامه مشاهیر و مفاخر دامغان / ج1 /ص231



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » سید سعید شاهچراغی ( دوشنبه 86/4/11 :: ساعت 12:23 صبح )
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

اشعاری از استاد علی معلم دامغانی
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 6
>> بازدید دیروز: 2
>> مجموع بازدیدها: 35807
» درباره من

حسن آباد دامغان

» پیوندهای روزانه

، نیکا فکور [124]
مجنون صفت [144]
دم مسیحائی [100]
کاری کنیم برای ظهور [95]
محسن [148]
بیابان گرد [199]
[آرشیو(6)]

» آرشیو مطالب
تابستان 1386

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان
محسن
محسن



» صفحات اختصاصی

» وضعیت من در یاهو
یــــاهـو
» طراح قالب